شاید رسالت همه ما در زندگی این باشد که یک داستان خوب تعریف کنیم. زندگی تماماً یک قصه است و ما بازیگران آن هستیم. هر کاری که انجام می‌دهیم برای پیش‌برد داستان زندگی است. هرکسی قصه‌گوی داستان خودش است. قصه‌گوی تغییر و تحولات درونی، اتفاق‌های بیرونی، تصمیم‌ها، موفقیت‌ها و شکست‌هایش.
او از همه بهتر می‌داند کجا تلاش کرده، ترسیده، مبارزه کرده، شکست خورده یا موفق شده است. او می‌خواهد داستانش را به بهترین شکل به گوش بقیه برساند و آنها را در اوج و فرودها و هجوم احساساتش شریک کند. پس باید سعی کنیم قصه‌گوهای خوبی باشیم و اتفاقات را به بهترین نحو تعریف کنیم.
هرکسی به شکلی قصه می‌گوید. یکی دوست دارد بنشیند و همه چیز را با آب‌وتاب تعریف کند. یکی دوست دارد داستانش را بنویسد و کتابش را به دست بقیه برساند. پس لازم است بدانیم چه راه‌هایی برای تعریف کردن قصه‌ها وجود دارد. درنهایت ابزار همه‌مان برای قصه‌گویی کلمه است. حتماً شنیده‌اید که می‌گویند کلمه‌ها بار معنایی دارند. ما هم فکر می‌کنیم کلمه‌ها زنده‌اند و هدفشان این است که با نشستن در کنار یکدیگر بار معناییشان صدچندان بشود تا بتوانند پیچیده‌ترین افکار و پیام‌ها را منتقل کنند. هیجان‌انگیز است، نه؟
هر کسب‌وکاری برای خود هویت، لحن و شخصیتی دارد. پس هر کسب‌وکار هم قصه‌ای برای تعریف کردن و پیامی برای منتقل کردن دارد. دوست دارد کسانی را پیدا کند که شیفته شنیدن داستان‌هایش باشند. ما، به عنوان صاحبان برندها، باید به کسب‌وکارمان کمک کنیم تا بتواند با صدای بلندتر و به شیوه درست‌تری حرفش را بزند. به جای این‌که پیام‌هایش را یکی‌یکی از روی کاغذ بخواند، بتواند خودش را در یک قصه تعریف کند. بگوید کیست، از کجا آمده، پیامش چیست و چرا باید به حرفش گوش کنیم. این روزها که همه کسب‌وکارها بلندگویی به دست گرفته‌اند و مدام در اینترنت جار می‌زنند که هستند و چه خدمات ارزنده‌ای دارند، واکنش خیلی از ماها صرفاً این شده که جلوی گوش‌هایمان را بگیریم و فرار کنیم. در دنیایی که هر گوشه‌اش تبلیغی وجود دارد که در آن کسب‌وکاری از مزیت‌های خود تعریف می‌کند، فقط صدای کسی شنیده می‌شود که یاد گرفته درست صحبت کند و چطور با تعریف کردن یک داستان پرکشش، خواننده را با خودش بالا و پایین ببرد و در او همزادپنداری ایجاد کند.
این روزها، خوش‌بختانه، کسب‌وکارهای بیشتری متوجه این موضوع شده‌اند و هر روز به داستان‌سرایی در کسب‌وکار روی می‌آورند. برای موفق شدن در این زمینه، اول باید بدانند یک داستان خوب چیست و چه المان‌هایی دارد. بعد باید آنقدر تمرین نوشتن کنند تا متوجه شوند چطور از این ابزارها درست استفاده کنند. چطور کلمه‌ها را کنار هم بچینند تا یک نوشته پاکیزه، خلاق و مهیج به مخاطب ارائه و او را درگیر کنند.
ما در کمپروژه قرار است در کنار هم داستان‌سرایی برای کسب‌وکار را تجربه کنیم. تجربه‌ای که آنقدر هیجان‌انگیز است که برایش لحظه‌شماری می‌کنیم. پس اگر دوست دارید قصه‌گوی داستان خود یا برندتان باشید و افراد را به شنیدن داستانتان ترغیب کنید، این دوره مخصوص شماست. ما در این دوره در کنار هم یاد می گیریم چطور به بهترین شکل داستان برندمان را تعریف کنیم.
تاریخ شروع و پایان: ۱۴ شهریور تا ۱۸ مهر
تعداد ساعت‌ها: ۲۹ ساعت، دو جلسه‌ی سه‌ساعته در هفته، یک جلسه دوساعته نهایی پرسش و پاسخ
تمرین کلاسی: دارد
پروژه نهایی: دارد
